داستان آبیدیک

blow down

blo da͡ʊn


فارسی

1 عمومی:: داغان‌ كردن‌، بافوت‌ درست‌ كردن‌، پراندن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): blow someone or something down [for a rush of air] to knock someone or something over. • The wind blew Chuck down. • The tornado blew down many buildings.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code